گاهی اوقات ترس ونگرانی رویاهایم را می پراند.یکباره آینده را از دست می دادم.نمی توانستم به آن فکر کنم.در جایی از زمان گم و گور می شد و خودش را نشان نمی داد.برای اولین بار در زندگی ام ناتوان شده بودم از فکر کردن به آینده.مثل از دست دادن نیمی از عمر بود.
ماه کامل میشود | فریبا وفی | نشر مرکز
درباره این سایت